بخش زيادي از زندگي بيشتر ما در ارتباط با کار و همکارانمان ميگذرد و کيفيت اين اوقات و روابط بر کيفيت کل زندگي و حال ما تأثير انکارناپذيري دارد. در چنين محيطي خواهناخواه تعارضاتي وجود خواهد داشت بنابراين، طرز برخوردها و تحليل آنها اهميت پيدا ميکند. گاهي افراد براي جلوگيري از بروز تعارض ملاحظهکاري ميکنند و در لفافه سخن ميگويند، که اتفاقاً در برخي فرهنگها هم ويژگي مثبت تلقي ميشود، اما همين کار باعث ميشود از صراحت در برخوردها و تعاملات کاسته شود و بازخوردهاي اثربخش هم کمتر ردوبدل شود. در چنين شرايطي مدير/رهبر يا رئيس در شکلدهي و هدايت اين روابط و فرهنگسازي نقش محوري دارد.