بازار کتابهاي ترجمه در ايران داغ است. راستي دليل مترجمان براي ترجمهي کتاب چيست؟ دليلش مسائلي مالي است؟ اين کار را ميکنند چون کار ديگري بلد نيستند؟ يا چرايي ديگري دارند؟ با خواندن اين مقدمه، حداقل از چرايي من آگاه ميشويد.
افراد و سازمانهاي موفق چرايي انجام کارشان را ميدادند. در واقع از چرايي قدم گذاشتن در مسيري که طي ميکنند، اطلاع دارند و چگونگي طي اين مسير را ميدانند و ابزارهاي لازم براي اين کار را نيز در اختيار دارند. در مقابل، سازمانهايي هم هستند که در مسير بسيار هموارتري حرکت ميکنند ولي چرايي طي آن مسير را نميدانند يا در جايي از مسير، چراييشان را از دست دادهاند و اين سردرگمي، خودشان و کارمندانشان را دچار ابهام و ترديد کرده و از مسير خارج يا در آن متوقف ميشوند. بهطور مثال، شرکتهايي مانند گوگل يا اپل در حوزههاي مختلف موفقاند، ولي ساير شرکتهاي مشابه به چنين موفقيتي نميرسند. برادران رايت با کمترين امکانات موفق به اختراع هواپيما ميشوند، ولي رقيبشان با آن همه پول و ارتباطاتي که داشت، راه به جايي نميبرد و حتي شايد ماجراي وجود چنين رقيبي را نشنيده باشيد. برخي رهبران حتي پس از مرگشان هم الهامبخش ديگران هستند، ولي برخي با جذبه و سخنان اميدوارکننده، فقط مدت کوتاهي در اذهان مردم باقي ميمانند. تا به حال فکر کردهايد دليل اين تفاوت چيست؟
سايمون سينک در اين کتاب پاسخ پرسش فوق را با استفاده از فرمولي به نام «دايرهي طلايي» ميدهد. او معتقد است که فرمول موفقيت، يعني دسترسي به منابع مالي و انساني، بهخوديخود کارساز نيست و براي رهبري افراد و سازمانها بايد چرايي فرد يا سازمان روشن باشد. به اعتقاد او، اگر نميدانيد چرا مشتريانتان از شما خريد ميکنند، احتمالاً کارمندانتان هم نميدانند چرا براي شما کار ميکنند و در نبود اين چرايي، محصول يا خدماتتان حکم کالايي را دارد که هر شرکت ديگري ميتواند آن را با همان کيفيت و قيمت يا حتي قيمت رقابتيتر عرضه کند. در نتيجه، وارد بازياي ميشويد که در نهايت دودش به چشم خودتان ميرود چرا که بازي کاهش قيمت و ترفندهاي مختلف مانند تخفيف، اهداي جايزه و غيره در کوتاهمدت جواب ميدهند، ولي تا ابد نميتوانند ادامه داشته باشند. نويسنده معتقد است که فقط توليد محصولات باکيفيت و بازاريابي براي آنها ضامن موفقيت نيست و اعتبار و اصالتتان بدون روشن بودن چرايي به دست نميآيد.
در اين کتاب، مثالهايي از افراد و شرکتهايي وجود دارند که کارشان را با چرايي شروع کردند و به موفقيتهاي بزرگ رسيدند. اگر چراييتان را بدانيد و فقط با خودتان به رقابت بپردازيد، ميتوانيد در هر عرصهاي که هستيد يکهتازي کرده و مشتريان و دنبالکنندگان وفاداري براي خودتان پيدا کنيد. در اينجا، وفاداري يعني مردم محصول يا قيمت بهتري را کنار بگذارند تا به خريد از شما ادامه دهند و اين فقط با روشن بودن چرايي کارتان به دست ميآيد. نويسنده معتقد است که اندازهي سازمان، نوع صنعت، محصول يا خدمت اهميتي ندارد، اگر همه با چرايي شروع کنيم و الهامبخش ديگران باشيم تا همين کار را بکنند، در کنار هم ميتوانيم دنيا را تغيير دهيم.
چرايي من براي ترجمهي اين کتاب کمک به شما براي کشف چراييتان است تا در کنار هم بتوانيم دنياي بهتري بسازيم و شما نيز چراغ راه ديگران براي يافتن چراييشان باشيد. اميدوارم توانسته باشم اين چرايي را محقق کنم.
اميدوارم که مطالعهي اين اثر بتواند بيش از پيش به شما کمک کند تا با ملزومات دنياي کنوني همگام شويد و نگرشتان به کار و زندگي را دگرگون کند.