موبينگ شکلي از آزار و اذيت(روحي-رواني) در قالب تحقير است. اين پديده، بخش تاريک زندگي سازماني در محيط کار، دانشگاه ها، مدارس، تشکيلات مذهبي، محيط هاي نظامي، سيستم دادگستري، دارالتأديب ها و سازمان هاي اجتماعي مانند مجتمع هاي مسکوني و اتحاديه هاي املاک است. براي موفقيت آميز بودن موبينگ، اين رفتار منفي لازم است از سوي چند نفر شامل رهبران و دنباله روها(که آنها را مرتکبان يا موب کنندگان مي ناميم) پياده سازي شود؛ در برگيرنده يک يا چند نفر به عنوان هدف (که آنها را قرباني يا موب شونده مي ناميم) باشد؛ يک گروه يا جمعيت حاضر به عنوان شاهد ماجرا ( که آنها را شهود يا افراد حاشيه اي مي ناميم) حضور داشته باشند؛ و اعضاي سازمان داراي اختيار و قدرت متوقف ساختن اين رفتار منفي باشند اما با وجود اين قابليت، در پياده سازي رفتارهاي موبينگ شرکت کرده و يا چشم هاي خود را بر روي آن مي بندند که ما آنها را سازمان مي ناميم. در فرايند موبينگ، زنجيره اي از وقايع به مرور زمان آشکار مي شوند، به شکلي که در آنها فرد قرباني به وسيله مرتکبان برخوردار از چتر حمايتي مشروعيت سازمان، بي اعتبار و تحقير مي شوند (اين را فرايند اجتماعي و تشريفات خاص مي ناميم). نتيجه موبينگ همواره از دست دادن است، يعني از دست دادن: آبرو، احترام، موقعيت شغلي، هويت شخصي، هويت حرفه اي، شغل، پول، دوستي ها و شبکه هاي اجتماعي،
خانواده، تندرستي، بيمه سلامتي، و سرانجام از دست دادن زندگي. اين از دست مي توانند غير کامل و يا درباره از دست دادن زندگي، کامل( از دست رفتن همه هاي زندگي) باشند. مي توانيم يک شخص منطقي را از اين که تصور کند چنين مواردي در دنياي امروز و در قرن بيست و يکم امکان ندارد اتفاق بيفتند، ببخشيم؛ اما چنين اتفاق هايي مي افتند و حتي رواج دارند.