در اين کتاب پيش فرض هاي اساسي در صنعت تبليغات به چالش کشيده مي شود. مباحث مطرح شده کتاب بين رشته اي بوده و نورومارکتينگ، تبليغات، بازاريابي، علوم روانکاوي، باستان شناسي، مردم شناسي و انسان شناسي با رويکردي تاريخي به هم گره مي خورند. نويسنده با تحليل تاريخي و تکاملي فرآيند شکل گيري و تکامل ساختار مغز انسان هوشمند(هومو ساپينس) در طول 200 ميليون سال قبل را تشريح مي نمايد و نقش سه لايه مغز شامل لايه فيزيکي، لايه احساسي و منطقي مورد تحليل قرار مي دهد. گونه انسان، در حدود 24 ميليون سال قبل، تقريبا 84
. 000 نسل به عنوان شکارچي زيسته اند و فقط 7 نسل از در عصر صنعتي زندگي کرده اند. گونه هاي ما بيش از 99 درصد از تکامل شان را در جوامع شکارچي طي کرده اند. مغز انسان ها در جهت حل مسائلي که شکارچيان گذشته با آنها روبه رو بودند، نه مسائل مشتريان امروزي، طراحي شده است. نويسنده بر اين باور است لايه هاي زيرين مغز شامل لايه فيزيکي و احساسي که طي ميليون ها سال قبل تکامل يافته است، تاثير شگرفي بر رفتار انسانها در حوزه بازاريابي و تبليغات دارند. حال آنکه بازاريابان طي سال ها مسير را اشتباه رفته اند و بر لابه منطقي مغز تاکيد داشتند لايه که خيلي سال ها بعد به مغز انسان اضافه شد. اين کتاب مي کوشد اثبات نمايد، انسان ها خود نيز دليل رفتارشان را نمي دانند و در خيلي از موارد خود را نيز فريب مي دهند، چگونه مي توان از آنها انتظار داشت تاثير تبليغات را از طريق پرسشنامه با مصاحبه بيان کنند. بازخواني ذهن ناخوداگاه و بررسي ساختار پيچيده و متناقض مغز مي تواند تا حدي به بازاريابان در شناخت رفتار مصرف کنندگان به عنوان کمک کند. برخلاف رويکرد غالب در حوزه روانشناسي، جامعه شناسي و به تبع آن بازاريابي و تبليغات ذهن انسان ها هيچگاه يک لوح خالي نبوده است، ذهن بيشتر شبيه به يک سيستمي است که برنامه هايي از قبل بر روي آن نصب شده است، تبليغات در صورتي مي تواند اثربخش باشد که با اين برنامه هاي از پيش نصب شده بر روي آن همخوان باشد. مغز با ساختارهاي شيميايي کار مي کند و در اين بين ماده شيمايي به نام دوپامين علت رفتار اصلي انتخاب هاي مغز است. بنا بر به نظر نويسنده همه انسان ها دست فروشان دوپامين هستند. بازارياب هاي خوب، فروشندگان بهترين داروها هستند. که توسط داروخانه
هاي پيچيده مغز ساخته شده اند