گوزني که در يکي از چراگاه هاي آفريقا مشغول چريدن است صدايي در لابه لاي علف ها مي شنود. بي درنگ تمامي سلول هاي عصبي مربوط به خطر، فعال مي شوند؛ طوري که وقتي شير از ميان علف ها ظاهر مي شود، گوزن فرصت مي يابد تا از مهلکه بگريزد. اين حساسيت ( به خطر ) بخش مهمي از کارکرد مغز است و دليلي بر کارآيي و سودمندي اين عضو است.
غيرممکن است بتوانيم در يک زمان، در جهت هاي مختلف حساس شويم. همان طور که نمي توانيم يک باشگاه گلف تاسيس کنيم که به طور همزمان، هم بهترين باشگاه گلف باشد و هم بهترين باشگاه اتومبيل راني. به همين دليل، در اين جا روش شش کلاه نقش اساسي اي ايفا مي کند. اين روش به مغز امکان مي دهد تا حساسيتش را در زمان هاي مختلف، در جهت هاي گوناگون به بيشترين مقدار خود برساند. ما هرگز نمي توانيم، در يک زمان، در جهت هاي مختلف بيشترين حساسيت را داشته باشيم.