براي کسب و کارهاي کوچک، بسيار معمول است که هرگز بيشتر از نقطه توليد، سود کافي براي مالک ي مالکان) به منظور داشتن يک زندگي متوسط، رشد نکنند. به نظر ميرسد که مهم نيست مالک (مالكان) چقدر سخت تلاش کنند، تلاشهاي آنها براي رسيدن به سطح بعدي فقط منجر به سرخوردگي مي شود. در اين مرحله يکي از اين دو اتفاق مي افتد. يا آنها از اوهام خارج مي ش وند و يا سرنوشت خود را مي پذيرند که کسب و کارشان چيزي بيش از يک شغل کم درآمد و من درآوردي نيست.
واقعيت اين است که بسياري از صاحبان کسب و کار احتمالا در يافتن شغلي بهتر در صنعت خود خواهند بود. در اين صورت احتمالا ساعات کمتري کار مي کنند، استرس کمتري دارند و از مزاياي بيشتر و زمان و تعطيلات بيشتري نسبت به زنداني که براي خودشان ايجاد کرده اند برخوردار مي شوند. در سوي ديگر، به نظر ميرسد تعداد کمي از صاحبان کسب و کار، همه ي اين موارد را داشته باشند. آنها ساعت هاي معقولي کار مي کنند، گردش نقدي فوق العاده اي از سرمايه گذاري خود دارند و از رشد مداوم برخودار مي شوند.