امروزه باتوجه به تغيير سليقه مصرف كنندگان ،تغييرات جغرافياي سياسي، تحولات عمده فناوري ، و رقابت شديد مابين شركت هاي فعال در اين صنعت ؛شناخت دقيق نيازها و شخصيت مصرف كنندگان ، مدل هاي نوين تصميم گيري و همچنين روش هاي جديد براي بخش بندي مصرف كنندگان حائز اهميت است . امروزه مد منحصر به جمع كوچكي از افراد ثروتمند نيست، بلكه كه يكي از تاثيرگذارترين پديده هاي اين دوران است و طيف گسترده اي از مصرف كنندگان گوناگون در بر مي گيرد.بنابراين شركت هاي فعال در صنعت مد بايد خود را با اين تغييرات مطابقت داده و به اقتضاي بازاري كه در آن فعاليت مي كنند برنامه هاي بازاريابي و تبليغات خود را طراحي نمايند. به علت تعدد پارامترهاي موثر بر نحوه تصميم گيري مصرف كنندگان ، شناخت اين عوامل تاثير بسزايي بر ميزان فروش و سهم از بازار برندهاي فعال در صنعت مد دارد. تمركز اصلي اين كتاب بر نقش موثري است كه مصرف كنندگان در چرخه حيات يك برند دارند. نويسندگان اين كتاب براين باورند كه تا حدودي مي توان رفتار مصرف كنندگان را پيش بيني كرد. لازمه اين امر، شناخت كامل مشتريان ممكن است كه در ذهن خود طور ديگري فكر كنند اما در عمل به شكل متفاتي رفتار مي كنند.