با شنيدن کلمة «خلاقيت» به چه فکر مي‌کنيد؟
اگر شما هم مانند اکثر مردم باشيد، ذهن‌تان بي‌درنگ به سمت فعاليت‌هاي هنري مانند مجسمه‌سازي، طراحي يا موسيقي متمايل مي‌شود.
ممکن است «خلاقانه» را معادل «هنرمندانه» بدانيد.
ممکن است بر اين باور باشيد که معماران و طراحان حقوق مي‌گيرند تا متفکراني خلاق باشند، اما از مدير عاملان، حقوق‌دانان و پزشکان چنين انتظاري نيست.
يا ممکن است فکر کنيد خلاق بودن خصلتي ذاتي همانند داشتن چشم‌هاي قهوه‌اي است: يا با ژن‌هاي خلاقانه متولد مي‌شويد يا اينکه هرگز خلاق نخواهيد شد.
حقيقت اين است که همة ما ظرفيت بالايي در خلاقيت داريم که بايد شکوفا شود.
پاية اصلي خودباوري در خلاقيت، اعتقاد به توانمندي‌هايمان براي ايجاد تغيير در جهان پيرامون است، به معني اينکه بپذيريد قادريد هرآنچه عزم کنيد انجام دهيد. باور داريم اين خودباوري، يعني ايمان به ظرفيت خلاق خودتان، قلب نوآوري است.
ايمان به ظرفيت خلاق خودتان، قلب نوآوري است.
خودباوري در خلاقيت شبيه عضله است که با تلاش و تجربه، قوي‌تر و نيرومندتر مي‌شود. چه خود را از گونة انسان‌هاي خلاق بدانيد يا ندانيد، خواندن اين کتاب به شما امکان مي‌دهد از ظرفيت خلاقانه‌اي که در همة ما وجود دارد، بيشتر استفاده کنيد
خلاقيت بسيار گسترده‌تر و فراگيرتر از چيزي است که مردم با نام فعاليت‌هاي «هنرمندانه» مي‌شناسند. خلاقيت عبارت از کاربرد ابتکار و تخيل براي ايجاد چيزي جديد در دنيا است. خلاقيت، آن‌جايي که شما فرصت ايجاد ايده‌ها، راه‌حل‌ها و رويکردهاي جديد را داريد، وارد بازي مي‌شود و باور داريم همة افراد به اين منبع دسترسي دارند.