همهي مشتريان برابر نيستند. هميشه حق با «مشتريان حقيقي» است، و بله، اين دو با هم تفاوت دارند. عليرغم آنچه گفتههاي قديمي ميگويند، هميشه حق با مشتري نيست. همهي مشتريان مستحق بهترين تلاش شما نيستند: در دنياي مشتريمداري، مشتريان خوب يک طرف هستند... و بقيهي آدمها طرف ديگر. البته نبايد از اين «گروهِ بقيه» غافل بود. نبايد با آنها غيرمنصفانه برخورد کرد يا نيازهايشان را در نظر نگرفت. تنها بايد اولويت را روي گروه اول گذاشت تا بتوان سودآوري بلندمدت را افزايش داد.
در کتاب «مشتريمداري: تمرکز بر مشتريان حقيقي براي کسب مزيت راهبردي» ياد ميگيريد که مشتريمداري واقعاً ارتباطي به رفتار خوب با مشتريان ندارد. مشتريمداري طرز فکر نيست. چيزي نيست که بتوان با کتابچهي راهنما يا بيانيهي رسالت شرکت آن را ترويج کرد. مشتريمداري يک راهبرد است و اين راهبرد يک هدف را دنبال ميکند: «سود بيشتر در بلندمدت».
پيتر فيدر در اثر پيشِ رو، به شرکتها کمک ميکند دربارهي نحوهي ارتباطشان با مشتريان تجديدنظر کنند. او بينش و نگرشي را براي کمک به شما بهمنظور بهبود معيارهاي عملکرد، توسعهي محصول، مديريت ارتباط با مشتري و سازمان فراهم ميکند که با استفاده از آن ميتوانيد مستقيماً بر نيازهاي مشتريان باارزشتر خود تمرکز کنيد و سود بلندمدتتان را افزايش دهيد.
امروزه تعداد بيشتري از شرکتها به مشتريمداري نياز دارند. شرکتها در کوتاهمدت به رقابت و در بلندمدت به پيشرفت نياز دارند. مشتريمداري سالهاست که وجود دارد. فقط مدل آن اندکي تغيير کرده است و چنانچه خواهيد ديد مدلهاي قديمي، ديگر در دنياي امروز پاسخگو نيستند. مثالهاي کتاب به شما در فهم بهتر مفاهيم مشتريمداري و مسائلي که با آن مواجه ميشويد، کمک خواهد کرد.
در اين کتاب، علاوه بر آشنا شدن با مدلهاي جديد مشتريمداري، خواهيد فهميد مشتريمداري از کجا نشأت گرفته، چگونه تغيير کرده، و چه مزايايي در اين بازار متغير دارد. مشتريمداري رمز موفقيت شما خواهد بود. کافيست امتحانش کنيد...