خالق رمانِ کلیدر، محمود دولت آبادی، جمله ای دارد با این مضمون که «هیچ داستان برجسته ای با پایان خوش تمام نمی شود، بلکه یک داستان خوب با پایان خود، در مخاطبش شروع می شود.»
جمله ای که خواندید، بخش ابتدایی مقدمه¬ی کتاب «تیم ملی بهبود؛ داستانی عاشقانه از یک تحول کسب و کارانه» است.
داستانی که نویسنده اش دو سال مبتلا به آن بود برای چگونه نوشتن اش و هفت ماه سفری را برای نوشتن آن شروع کرد که دودِ شروع اش از کُنده ی معلومات سال های آموختن اش بلند می شد اما هر چه داستان جلوتر می رفت، آن دود ها جای خود را به کور راه های مه آلودی در پیچ های داستان می داد که تنها به مدد خضر درون و کشف و شهود، امکان گذر از آن ها بود. دیگر معلومات به کار نمی آمد و باید دل به دریا می زدی و غور می کردی تا دامنی پر کنی هدیه ی اصحاب را…
خاصه آنکه شخصیت های داستان نیز جان گرفته بودند و دیگر تابع سرنوشتی که نویسنده برایشان رقم زده بود، نبودند و خود می خواستند به گونه ای دیگر یاد بگیرند و به کار بگیرند آنچه را که آموختنی می نمود… آه که چه لذتی… خوب گفته است داستایوسکیِ جان، وقتی که نوشت: «کسی که لذت خلق کردن را بچشد، همه لذت های دیگر در برابر آن حقیر خواهند بود.»
و اینگونه بود که پایان کتاب، آغازی شد بر اصلاح نگرش خود نویسنده در مورد خیلی از مسائل…
هنوز هم اعتقاد من، همان اعتقاد جلال خان آل احمد است که با همان نثر کوبنده اش می گفت: «اگر حرف، حرف باشد، بر روی میخ درِ طویله هم آویزانش کنی، مشتری اش را پیدا خواهد کرد» و من، تمام جد و جهدم این بوده که حرفی بزنم که هم به احساس و مزاج و مذاق خواننده خوش بیاید و هم پشتوانه علمی و عملی محکمی داشته باشد.
نمی خواهم کلی صفت عالی با پسوند «ترین» به کتابم اضافه کنم، نه. اما یک ادعا می توانم بکنم و آن اینکه کتاب «تیم ملی بهبود»، برای خواننده یک کتاب متفاوت چه از لحاظ محتوا، چه ساختار داستان و چه مضمون آن خواهد بود. حال چه خواننده اهل کسب و کار باشد آن هم از نوع حرفه ای اش و چه نوآموزی باشد اندر طلب معرفتی…
تیم ملی بهبود
تلفیق فضای عاشقانه در بستر تحول یک کسب و کار، فضایی است که تا به حال در کتاب های مدیریتی مشاهده نشده بود و این راهی است که «تیم ملی بهبود» سعی در گشودنش دارد و نویسنده ی این کتاب سخت امیدوار است مخاطب اش از هر قشری که باشند، چند روزی با کتاب زندگی کنند و دست آخر وقتی کتاب تمام شد، تمام شدنش، شروعی باشد بر اصلاح خیلی از چیزها… اصلاح طرز فکرها… اصلاح باورها… اصلاح گفتارها… و اصلاح کردارها…