مقدمه
احتمالا مهم ترین عملکرد کنترل موجودی کالا پیش بینی است. یک سازمان معمولی نیاز دارد تا زمان دست یابی به چشم انداز برنامه ریزی که اغلب ?? ماهه است، به پیش بینی ماههای آتی بپردازد. برای تولید پیش بینی ها، به داده های مربوط به تقاضاهای قبلی نیاز است. اگر بازه های زمانی یک ماهه را در نظر بگیریم، تقاضای تعداد ثابتی از ماه های گذشته (معمولا ??، ?? یا ??) درون پایگاه داده ها ذخیره میشود. تقاضای ماهانه نشان دهنده ی تعداد قطعات سفارش داده شده از یک کالا برای هر ماه است. بسیاری از سازمانها تعداد خطوط در ماه را نیز ذخیره میکنند، که در واقع تعداد سفارشهایی است که طی یک ماه از مشتریان میرسد. مادهای پیشین معمولا به صورت تقویمی ذخیره میشوند اما برخی سازمانها از ماه های مالی به شکل ?، ?، ? استفاده می کنند. برای هر سازمان ضروری است که قبل از پیش بینی، فرایندی را، برای یافتن تقاضاهای از قلم افتاده ،اجرا کند و در صورت یافتن چنین تقاضاهایی، قبل از پیش بینی تغییرات و تنظیمات لازم را در مورد آنها اعمال نماید. روش سودمند دیگر این است که در صورت مرجوع شدن سفارش ها، به طور کلی یا جزیی، تاریخچه ی تقاضا را تغییر دهیم. برای کنترل موجودی کالا، کل میزان مورد نیاز از هر قطعه برای ماه بعد ضروری است. کل میزان مورد نیاز عبارت است از مجموع میزان پیش بینی شده به علاوه ملزومات دیگری که ممکن است رخ دهد که شامل هر گونه تقاضایی میشود که خارج از محدوده تقاضای معمولی مشتریان است، مانند کشورهای خارجی یا ارتش. همچنین زمانی که مشتری تعداد معینی کالا سفارش میدهد اما تحویل آن را به ماه بعدی موکول می کند، شاید نیاز باشد پیش بینی ماه آینده را تغییر دهیم. در سیستمهای کنترل اموال، به طور کلی چهار روش برای انجام پیش بینی ها استفاده میشود: میانگین متحرک، رگرسیون، تخفیف و هموارسازی؛ سه مدل اولیه ی پیش بینی عبارتند از: افقی، گرایش و هموارسازی ؛ مدل هموارسازی بر دو نوع است: ضربی فصلی و جمعی فصلی. در اکثر موارد، به منظور استفاده ی راحت مدیران، پیش بینی ها از حالت اعشاری به عدد صحیح تبدیل میشوند. نهایتا یک راه برای تبدیل پیش بینی های ماهانه به هفتگی برای سازمانهایی که به این نوع پیش? بینی نیاز دارند- بسط یافته است.