مدیریت زنجیره تأمین شاید نخستین راهکار مدیریت عملیات برای شرکتهایی باشد که درصدد ایجاد و حفظ مزیت رقابتی در بازار جهانی امروزی اند. مدیریت زنجیره تأمین مهم است، زیرا کسب و کارها به این تشخیص رسیده اند که ظرفیتشان برای تقویت مداوم مزیت رقابتی به دو چیز وابسته است: ?. توانمندی آنها برای رویکرد خارجی به شرکای کانال و ?. اعمال نفوذ در قابلیت های داخلی شان. شرکای کانال به شرکت ها کمک می کنند تا ایدهها و منابع خلاقانه شان را شکل دهند که با توجه به سازمان شخصی آنها و نیز خواستهها و نیازهایشان در جایگاه بازار تشدید خواهد شد. امروزه، رهبران - شرکتهای بزرگ همگی بر این باورند که سازمانشان نمی تواند مستقل از تأمین کنندگان و مشتریان خود عمل کند. در حقیقت، شاید نتوان صلاحیت نهایی یک شرکت را در استفاده موقت از یک محصول یا فرایند نشان داد، در عوض می توان آن را با توجه به توانمندی حضور در جایگاه بازار و اتحاد با شرکای زنجیره تأمین نشان داد. شرکتها همیشه میدانستند که اعمال نفوذ قدرت توسط شرکای تجاری می تواند کمبود در منابع داخلی را جبران کرده، در نتیجه آنها قادر سازد تا جایگاه خود را در بازار (و بدون صرف هزینه بیشتر) توسعه بخشند. ولی همچنان محدودیتهایی در رابطه با انعطاف نداشتن این اتحاد (با توجه به مقاومت شرکتها نسبت به سهیم شدن بازار و اطلاعات محصول)، محدودیت در مکانیسمهای ارتباطی و ناتوانی از شبکه سازی با بسیاری از کانالهای مستقل – وجود داشت. به علاوه، شرکتها اغلب مخالف وابستگی به شرکا بودند، چون از این میترسیدند که در صورت کار کردن و مذاکره با عاملان کانال، اعمال نفوذشان را از دست دهند. امروزه با افسانه شرکت خودکفا که به طور طولی سازمان دهی شده است، مواجه یم. در واقع شرکتها همواره با شرکای زنجیره تأمینشان مرتبط اند.' در هنگام مواجهه با ممنوعیت راهبردی، ایجاد زنجیرهای از شرکای کانال به عنوان یکی از قوی ترین ویژگی های رقابتی برای یک شرکت موفق به شمار می آید.