دربارهی کتاب قصه پرداز کسب و کارت باش
داستانگویی بخشی از زندگی روزمرهی همهی ماست. شاید خودمان توجهی نداشته باشیم ولی در خیلی از موقعیتهای مهم از قصه استفاده میکنیم؛ موقع استخدام، برای فروش محصول یا در مهمانی. دلیل این کار خیلی ساده است؛ چون میتوانیم دیگران را درگیر بحث کنیم، اعتماد و رضایتشان را جلب مینماییم و از همه مهمتر اینکه خودمان را گرم و جذابتر نشان میدهیم.
مهم نیست که شغلمان نویسندگی باشد یا در این رشته تحصیل کرده باشیم. همهی ما ذاتاً قصهگوییم و این توانایی را داریم که از آن استفاده کنیم. یکی از کسانی به این موضوع اعتقاد دارد، متیو دیکس (Matthew Dicks) است؛ رماننویس و قصهگوی مشهور آمریکایی. دیکس چند دوره در مسابقات قصهگویی بهعنوان بهترین داستانپرداز انتخاب شده و بهخوبی با این مهارت آشناست.
او در کتاب قصه پرداز کسب و کارت باش (Storyworthy) با تأکید بر روی توانایی خوانندهاش، تلاش میکند تکنیکهای داستانگویی را تشریح کند و اصول این مهارت را بیاموزد.
فهرست کتاب قصه پرداز کسب و کارت باش
· در ستایشِ کتاب قصهپرداز کسبوکارت باش و نویسنده آن مَتیو دیکس
· پیشگفتار
· مقدمه
· بخش 1: داستانت را پیدا کن
· فصل اول: قول من به تو
· فصل دوم: داستان چیست؟ (و آزمون شام چیست؟)
· فصل سوم: تکلیفی برای زندگی
· زنگ داستان: برهنه در برزیل
· فصل چهارم: رؤیاپردازی با قلم
· زنگ داستان: ظاهراً دستورالعمل داستانگویی میتواند رمانتیک باشد
· فصل پنجم: اولین، آخرین، بهترین و بدترین: عالی برای ماشینسواریهای طولانی، اولین قرارهای عاشقانه و پیدا کردن داستان
· بخش 2: داستانت را بساز
· فصل ششم: «دزد خیریه»
· فصل هفتم: تعریف کردن هر داستان تنها پنج ثانیه طول میکشد
· زنگ داستان: این کتاب قرار است ارین بارکر را حسابی عصبانی کند!
· فصل هشتم: شروع داستانت را پیدا کن
· زنگ داستان: سیزده قانون برای یک سخنرانی مؤثر و حتی الهامبخش در جشن فارغالتحصیلی
· فصل نهم: مخاطرات؛ پنج راه برای جذاب نگهداشتن داستان
· زنگ داستان: برادرِ زامبی
· فصل دهم: پنج دروغ مجاز در داستانگویی واقعی
· زنگ داستان: شک، دشمن همه داستانگوها است
· فصل یازدهم: سینمای ذهن
· فصل دوازدهم: اصل اما و بنابراین
· زنگ داستان: داستانگویی تو را به عضوی از خانواده تبدیل میکند
· فصل سیزدهم: همهچیز قراره به گند کشیده بشه!
· فصل چهاردهم: راز رسیدن به یک داستان بزرگ: کوچکش کن!
· زنگ داستان: کم گوی و گزیده گوی
· فصل پانزدهم: به گریه انداختن دیگران فقط یک راه دارد
· زنگ داستان: بازگشت متیو
· فصل شانزدهم: قوطیهای شیر و توپهای بیسبال، نوزادها و مخلوطکنها: روشهای ساده و مؤثر برای بامزه بودن در داستانگویی
· فصل هفدهم: پیدا کردن پایانِ نخنمای داستانت (یا این لعنتی معنیش چی بود؟)
· زنگ داستان: ارتباط دوباره با مدیر پیر و بدجنس دبستانم
· بخش 3: داستانت را بگو
· فصل هجدهم: زمانِ حال پادشاه است (اما ملکه هم میتواند نقش بازی کند)
· زنگ داستان: داستانگو و شعبدهباز
· فصل نوزدهم: دو راه برای تعریف کردن یک داستان قهرمانانه (یا چطور از عوضی بهنظررسیدن اجتناب کنیم)
· زنگ داستان: ظاهراً، «بدک نیست!» عبارت خوبی برای توصیف زندگی جنسی من نیست
· فصل بیستم: داستانگویی سفر در زمان است (اگه بهش گند نزنید)
· زنگ داستان: من در بدترین لحظات داستانگوها را سرزنش میکنم
· فصل بیست ویکم: کلماتی که باید بگوییم، کلماتی که نباید بگوییم
· زنگ داستان: آبوهوا افتضاح است، پس دربارهش صحبت نکن
· فصل بیست ودوم: اکنون زمان اجرا است (روی صحنه، در اتاق هیئتمدیره، سرِ قرار یا سرِ میز شکرگزاری)
· زنگ داستان: تنهاییِ داستانگو
· فصل بیست وسوم: چرا این کتاب را خواندید؟ تا یک ابرقهرمان شوید!
· قدردانی