بازار بورس در غرب ایجاد شده و آنها تقریبا تمام قرن بیستم و حدود دو دهه در قرن بیست ویکم را مشغول مطالعه و بررسی بازارهای بورس و سرمایه بوده اند. نتیجه آن، میلیونها کتاب منتشر شده به همراه مقالات تخصصی در زمینه بورس و سهام بوده است؛ ولی وقتی به بازار بورس خودمان نگاه می کنم، می بینم واقعا چه تعداد کتاب و مقاله مفید و کاربردی برای سرمایه گذاران نوشته شده است؟ تقریبا بسیار اندک و در برابر تلاش غربیها تقریبا هیچ. ای کاش فعالان عملی بازار بورس در کنار فعالیت های روزانه خود مقداری وقت بگذارند و به زبان خود تلاش کنند تا تجربیات شخصی شان به دیگران منتقل شود؛ زیرا این یکی از راه های توسعه و بلوغ بازار سرمایه خواهد بود. در برخوردهایی که در جامعه با افراد میکنم، زیاد میشنوم که میگویند برای ثروتمندشدن چند راه محدود وجود دارد: اول اینکه بهتر است فامیل یا آشنای فردی صاحب نفوذ باشی تا او به تو اخبار محرمانه اقتصادی (در اصطلاح رانت) بدهد و به این وسیله صاحب ثروت و مکنت شوی؛ دوم اینکه مال حرام و حلال سرت نشود و خلاصه بتوانی دزدی کنی. همین، راه دیگری نیست. پس خلاصه شد: رابطه با رانت یا دزدی. متأسفم که بگویم در جامعه ما افراد کمی نیستند که چنین تصوری دارند. در سمینارهایی که تابه حال داشته ام، زیاد با این سخن روبه رو شده ام: ای آقا این مطالبی که شما می فرمایید در جامعه ما بیشتر داستان و تخیل است. کسی از راه علم و دانش به ثروت نمی رسد. برو دنبال رانت و رابطه!» ایا سخن بالا درست است؟ آیا واقعیت این است؟ صادقانه بگویم نمی توان منکر رانت، فساد و سوءاستفاده هایی شد که در هر جامعه ای وجود دارند؛ ولی یک سؤال دارم: آیا فقط اینها منبع و منشا پول و ثروت هستند؟ در هر جامعه ای رابطه و رانت منشأ ثروت است؛ ولی مطمئن باشید علم و دانش به همراه صداقت و پشتکار نیز می توانند ثروت آفرین باشند.