در بخش نخست مختصری از قدیمی ترین پای پوشهای جهان و تاریخ آن در مصر باستان، میان دو رود و یونان بحث شده است. بعد از بازخوانی آیاتی از کتب مقدس ادیان ابراهیمی -بهعنوان یکی از اصیل ترین و قدیمی ترین آثار مکتوب بازمانده- که دربر دارندة واژة "کفش" هستند، تاریخ کفش در ایران از دوران هخامنشیان تا "فرمان 4 مهر 1307" مبنی بر الزام بر مدرن شدن پوشاک کشور مرور شده است و در پایان فصل اول برخی از اصطلاحات هم معنی و یا مربوط به پای پوش در اشعار، کنایه ها و ضرب المثلهای فارسی آورده شده است. در فصل دوم با توصیف دقیق برخی از پای پوشهای سنتی، عنوان شده است که اگرچه قدرت انتخاب پای پوش مردم در سراسر جهان در زمان کنونی به بیشترین میزان خود رسیده است، اما درمجموع تعداد مدلهای ابداعشده در مقایسه با مدلهای منقرضشده بسیار اندک است. در این فصل با بیان مشابهت های ساختاری گیوه با اسپادریله و چاروق با کالج (موکاسین) عنوان شده است که اگرچه چاروق و گیوه (مدلهای ایرانی) آخرین نفس های خود را می کشند، اسپادریله و موکاسین از مرزهای قومی و محلی فراتر رفته و به مدلهای معروف و جهانی بدل شدهاند. در پایان فصل دوم به نقش دولت، ساختارهای اجتماعی و علم بازاریابی در فرایند حذف و تداوم مدلهای سنتی که جزئی از هویت قومی و ملی محسوب میشوند، اشاره شده است.
در بخش دوم سعی شده است که نشان داده شود که هریک از مدلهای پای پوش موجود در بازار، تاریخ ابداع، رواج، اوج و رکود خود را دارند و بنابراین مدلهای پای پوش نه اینکه محصول سلیقة شخصی طراحان و شرکتها باشد، بلکه جایگاه مشخصی در گفتمان پای پوش جهانی دارند. در فصل سوم ابداع لاستیک و رواج چکمه های لاستیکی و گالشها توضیح داده شده و به و طور تاریخی سیر نزولی محبوبیت آنها با توجه به تغییرات کلان محیط زندگی، تغییر شاخص های مردم در انتخاب پای پوشها و افزایش گزینه های جذاب، تشریح شده است و سپس نحوة ادامة حیات آنها در بازارهای کنونی و همچنین کفشهای ژله ای و طبقات اصلی دمپایی ها توضیح داده شده اند. در فصل چهارم با یادآور شدن این نکته که انتخاب محصولات، نمودی از نیازهای بنیادین انسانی است و وظیفة بازاریابی هماهنگ کردن منابع شرکتها در جهت برآورده کردن خواسته های مردم در چهارچوب فرهنگ جامعه است، ابتدا به تأثیرگذاری زنانگی بر پای پوشهای زنانه در طول تاریخ پرداخته شده است و بهطور ضمنی اشاره شده است که اگر شرکتهای داخلی نتوانند خود را با خواسته های زنان هماهنگ کنند، بهتدریج الگوهای مصرفی به سمت شرکتهای خارجی متمایل شود که چنین امری را بهتر محقق کرده باشند. در ادامة این فصل انواع پاشنه ها، انواع نوکها، برخی از مشخصات اصلی پستایی و مدلهای اصلی کفشهای زنانه آورده شده اند سپس مدلهای اصلی پای پوشهای دورگه یعنی کفش-صندلها و طبقات اصلی صندلها ذکر شدهاند. در فصل پنجم در ابتدا لزوم هماهنگی مدلهای کفش با کدهای پوششی بحث شده است و سپس مدلهای اصلی کفشها و پوتین های چرمی بهتفصیل بررسی شده اند و با تبیین خریدهای سازمانی، پوتین های ایمنی و انواع اصلی پوتین های نظامی سنتی و پیشرفته بررسی شده اند. در فصل ششم با بیان تأثیر ترویج و محبوبیت تفریح و ورزش بر الگوی مصرفی پایپوش کشورهای غربی، به سیر تکامل مدلهای مختلف کفشهای ورزشی، کوهنوردی و کفشهای ورزشی تخصصی پرداخته شده است و در پایان فصل معیارها و مدلهای اصلی کفشهای بچه گانه و لزوم توجه به ملاحظات اخلاقی در تولید و تبلیغ پای پوشهای بچگانه بحث شده اند. در فصل هفتم به معرفی طبقات اصلی لوازم جانبی و مکمل های پای پوش پرداخته شده است.
در بخش سوم ابتدا به محاسبة ارزش ریالی کل بازار ایران یعنی کل مخارج ایرانیان و کل تعداد پای پوشهای مصرفی کشور، رشد اسمی و واقعی بازار ایران در 4 سال اخیر، توان سودآوری بازار و نیروهای کلان مؤثر بر فعالیت در بازار پای پوش ایران توضیح داده شده است. در فصل نهم هدف اصلی از تدوین کتاب یعنی تبیین کارکردهای علم بازاریابی در صنعت کفش ایران محقق می شود. فصل نهم به 4 قسمت اصلی تبدیل می شود:
محصول: فصل های 2تا 7 یعنی شناخت و تشخیص مدلهای اصلی پای پوش موجود در بازار، ابزاری برای مدیریت سبد محصولات فراهم می کند. مدیریت آمیختة محصولات که مهمترین وظیفة بازاریابی است، ادارة کسب وکار -که می تواند یک فروشگاه یا یک شرکت چندهزار نفری باشد- را هدفمند می کند. مدیران بازاریابی به بخش بندی بازار اقدام می کنند و هر یک از مدلها که مخاطب یک بخش از بازار هستند، حجم تقریبی مشخصی خواهند داشت؛ بنابراین شرکتها می توانند با مطالعات بازار و تعیین موفقیت خود در هر یک از مدلها یعنی سهمی که در هر بخش دارند، جایگاه خود را شناخته و مقدمات برندسازی اصولی را فراهم کنند. ویترین یا چینش محصولات، اسم گذاری، برچسبهای قیمتی، ضمانت نامه ها و خدمات پس ازفروش بهعنوان تکنیک های بازاریابی در بخش محصول توضیح داده شده اند.
قیمت گذاری: هماهنگ کردن محصولات با طبقات اقتصادی جامعه و تصویرسازی شرکت در مقایسه با رقبا نیازمند کنترل واحد بازاریابی بر قیمت گذاری محصولات و مدلهای مختلف است. در این قسمت استراتژی های مختلف قیمت گذاری بحث شده اند و به کسب وکارها در مورد تکیة صرف بر حراج ها و تخفیف های قیمتی بهعنوان تنها راه افزایش سهم بازار هشدار داده شده است.
کانالهای توزیع: رساندن یک مدل مشخص به یک طبقة مشخص از مصرف کنندگان روش توزیع خاصی را می طلبد که مختصراً در مورد آن بحث شده است، الزامات اعطای نمایندگی و تأثیر تغییرات محیط فروشگاهی ناشی از بازسازی و بهسازی بر مشتریان هدف و اثرپذیری سبد محصولات از آن توضیح داده شده است.
عناصر پیشبردی و ترفیعات: اصول و مبانی برقراری ارتباط صحیح از طریق تبلیغات در صنعت کفش؛ اثر مسابقه ها، جوایز و هدایا تبیین شده اند؛ کارکردهای روابط عمومی و الزامات عملکرد مناسب آن؛ لزوم توجه به رفتار، گفتار و ظاهر نیروهای فروش و مدیریت صحیح انگیزه های آنها توضیح داده شده است.
در بخش چهارم، با معرفی 11 روند آتی بازار پای پوش جهان، عنوان شده است که شکست کسب وکارهای فعال در صنعت کفش نه به خاطر نادیده گرفتن مدهای زودگذر، بلکه به دلیل ناتوانی در شناخت توالی رویدادهایی اتفاق می افتند که در بلندمدت شکل می گیرد؛ روندها به بازیگران آگاه فرصت می دهد، خود را با آنها هماهنگ کنند اما در صورت بی اعتنایی آنها را ورشکست می کند.
این کتاب از چند نظر می تواند برای فعالان بازار ایران مثمر ثمر باشد
یک منبع آموزشی تخصصی است که با زبان ساده و به دور از لغات پیچیده و انتزاعی تألیف شده است. برای افرادی که تجربه زیادی در صنعت کفش ایران دارند، دستاوردهای علم بازاریابی را در زمینة کاری آنها بهصورت کاربردی ارائه می کند و برای افرادی که به صورت دانشگاهی دانش بازاریابی را کسب کرده اند، آگاهی های لازم در صنعت کفش و واقعیت های بازار پای پوش ایران را فراهم می کند؛
فعالان بازار را با گفتمان جهانی صنعت کفش که در طول تاریخ شکلگرفته آشنا می کند امری که دانش فعالان صنعت کفش را تکمیل کند؛
شمای کلی صنعت کفش ایران و جهان را به تصویر می کشد، ایده های جذابی را برای شناسایی خلأهای بازار داخلی را در اختیار می نهد و بنابراین به کارآفرینان داخلی در توسعة فعالیت هایشان کمک می کند؛
روش صحیح ارزیابی بازار و تفسیر رفتار کسب وکارهای فعال در صنعت را آموزش می دهد، رفتار شرکتهای بزرگ و موفقیت های آنها را تبیین میکند و بنابراین نشان می دهد که موفقیت و شکست در بازار نهتنها اتفاقی نیستند بلکه اصول و منطق خود را دارند.