در فرایند مدیریت منابع انسانی مثل سایر فرایندهای مدیریتی، روشها و رویکردهای مختلفی وجود دارد و استراتژی های متفاوتی می تواند به کار گرفته شود. برای مثال، می توانیم برای استخدام به بازار کار بیرون از سازمان متکی باشیم یا مهارتها و شایستگی های مورد نیاز را از داخل سازمان و از طریق پرورش استعدادهای درون سازمانی تأمین کنیم. تصمیم برای تقسیم پرداخت های کارکنان به پرداخت های ثابت یا متغیر، تصمیم برای دادن یا ندادن امنیت شغلی به کارکنان، تصمیم برای تعیین تعداد مسیرهای پیشرفت شغلی و سرعت حرکت کارکنان در این مسیرها، تصمیم در مورد معیارهای ارزیابی عملکرد و سازوکارهای تشویق و تنبیه و دهها تصمیم دیگر که باید در حوزه مدیریت منابع انسانی گرفته شود را هم می توان با روشها و رویکردهای مختلف اتخاذ کرده من در معرفی هر یک از زیر فرایندهای مدیریت منابع انسانی، به ویژگیهای خاص و متفاوت دهه هفتادی ها و هر آنچه در هر یک از این زیر فرایندها و در تناسب با ویژگیهای متمایز این گروه از کارکنان باید تنظیم شود و یا تغییر یابد، اشاره کرده ام، ضمن آنکه در پایان کتاب و در جمع بندی هم فهرستی از ویژگیهای خاص «مدیریت منابع انسانی دهه هفتادی ها» را آورده ام. اما قبل از شروع این بخش، خوب است به یک سؤال مهم فکر کنیم و به آن پاسخ دهیم و آن سؤال این است: دهه هفتادی ها کارمند هستند یا مشتری!؟ دهه هفتادی ها کارمند نیستند، خلق و خوی آنها بیشتر به مشتریان سازمانها شبیه است تا کارکنان، آنها چالشگرند، می پرسند، زیر بار هر شرایطی نمی روند، صراحت لهجه دارند، حرفشان را با شجاعت بیشتری می زنند، مطالبه دارند، مطلع هستند، مقایسه می کنند، احترام و توجه می خواهند، هر رفتاری را تحمل نمی کنند، واکنشهای سریع تر و صریح تری دارند، راحت هستند و باید قانع شوند. این شرایط، سازمانها و مدیران سازمانها را وادار می کند که با همان حساسیت و دقتی که برای جذب و حفظ و تأمین رضایت مشتریان تلاش می کنند، به حوزه منابع انسانی نگاه کنند و این توصیه که «با کارکنان مثل مشتریان و با متقاضیان استخدام مثل داوطلبان رفتار کنید» را جدی تر بگیرند.مدیریت منابع انسانی برای دهه هفتادی ها باید تلفیقی از اقدامات و ابتکارات سنتی و ایده های جدید و خلاقانه بازاریابی باشد.