بازاریابی و رؤیاها
اسحاق قورچیبیگی، مؤلف این کتاب، در قالب خاطرهها، تجربیاتش را آورده است. این خاطرات ارزشمندند به چند دلیل:
1ـ خاطرات واقعی است از کارکنان فروش. روزها و لحظههای آن واقعیاند. از این رو، خواندن این خاطرات، جذابیت میآفریند.
2ـ پله به پله، مسیر رشد و ترقی را نشان میدهد. میتوان "مبتدی" بود ولی درجا نزد، و روزبهروز برای ارتقای خود بیشتر کوشید. همچنانکه قورچیبیگی پس از 14 سال، مدیر سازمان فروش طبیعت سبز میهن است.
3ـ آموزههای فراوانی در لابهلای خاطرهها آمده است برای فروشیها، ویزیتورها و کارکنان فروش.
4ـ خاطرات بهگونهای است که خواننده، احساس "همذاتپنداری" میکند. دوست دارد خودش را با نویسندهی خاطرات، یکی بپندارد.