دربارهی کتاب سهل گرایی
جورج الویت میگوید «اگر زندگی را برای هم آسانتر نمیکنیم، پس برای چه زندگی میکنیم؟»
زندگی افتوخیز دارد. هر کاری که میکنیم نوعی ضربآهنگ دارد. گاهی باید به خودتان فشار بیاورید و زحمت بکشید و گاهی به استراحت و تقویتِ قوا نیاز دارید؛ ولی این روزها بیشترِ شما تا میتوانید همیشه زحمت میکشید. ضربآهنگی در کار نیست، هرچه هست فقط تلاش طاقتفرساست.
شما در دورانی زندگی میکنید که فرصتهای زیادی پیش رو دارید؛ ولی زندگی مدرن مانند کوهنوردی در ارتفاع بالاست. ذهنتان خوب کار نمیکند و انگار مِهگرفته است. زمین زیرپایتان متزلزل به نظر میرسد. هوا رقیق است و احساس میکنید حتی سه سانتیمتر پیشرفتن هم به طرز عجیبی خستهکننده است. شاید این حال بهدلیل ترس بیپایان و نبود قطعیت در مورد آینده باشد. شاید بهدلیل تنهایی و انزواست. شاید به علت نگرانیها و مشکلات مالیست. شاید بهخاطر مسئولیتهاست؛ همهی فشارهایی که روزانه شما را خفه میکنند. علت هرچه باشد، نتیجه این است که دو برابر کار میکنید ولی نیمی از حقوق سابق را دارید چون حقوقتان تغییری نکرده است.
زندگی از هر نظر واقعاً سخت است: هم پیچیده و سنگین و هم ناراحتکننده و خستهکننده. ناامیدی سخت است. پرداخت قبوض، روابط پرتنش، بزرگ کردن بچهها و ازدستدادن عزیزان سخت است. در دورههایی، هر روزِ زندگی دشوار است.
تظاهر به اینکه کتابی میتواند همهی این دشواریها را از بین ببرد خیالی واهی است. کتاب سهل گرایی (Effortless: Make It Easier to Do What Matters Most) به این دلیل نوشته نشده تا این مصائب را کماهمیت جلوه دهد، بلکه این کتاب کمکتان میکند از بار سنگین مصائب بکاهید. شاید اثر پیش رو تحمل چیزهای سخت و طرز برخورد با آنها را کاملاً آسان نکند ولی بسیاری از چیزهای سخت را حداقل آسانتر میکند.
فهرست کتاب سهل گرایی
مقدمه
بخش اول: حالت سهولت
فصل اول: معکوسکردن؛ چه میشد اگر کارها آسان میشدند؟
فصل دوم: لذت ببرید؛ چه میشد اگر کارها جالب میشدند؟
فصل سوم: آزادی؛ قدرت رهاکردن
فصل چهارم: استراحت؛ هنرِ کارینکردن
فصل پنجم: دقت و توجه؛ چطور به وضوح ببینید
بخش دوم: کار سهل و بیزحمت
فصل ششم: تعریف؛ «کار انجامشده» چه شکلی است
فصل هفتم: شروع؛ اولین کار واضح
فصل هشتم: سادهکردن؛ از صفر شروع کنید
فصل نهم: پیشرفت؛ جرئت مزخرفبودن
فصل دهم: فاصله و آهنگ قدمها؛ آرام، بیدرنگ است و بیدرنگ، سریع
بخش سوم: نتیجهی سهل و بیزحمت
فصل یازدهم: یادگیری؛ استفادهی بهموقع از دانستههای دیگران
فصل دوازدهم: ارتقا؛ بهرهگیری از نیروی ده نفر
فصل سیزدهم: خودکارسازی؛ یکبار انجامش دهید و دیگر تکرارش نکنید
فصل چهاردهم: اعتماد؛ موتور تیمهای پربازده
فصل پانزدهم: پیشگیری؛ مشکل را قبل از پیشآمدن حل کنید
نتیجهگیری: حالا اتفاقی که الان میافتد از همهچیز مهمتر است
تقدیرنامه
دربارهی نویسنده
یادداشتها
پینوشتها