نام محصول: بازآفرینی محصول؛ چگونه کسب‌وکارتان را متحول و در عصر دیجیتال خلق ارزش کنید.

  •  ضمانت اصالت و سلامت فیزیکی
  • متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست.
    می‌توانید از طریق لیست پایین صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.
نخستین برداشتی که از کلمه‌ی «تحول دیجیتال» می‌توان داشت، ایجاد تحول در فرایند کسب‌وکار یا محصول با جایگزین کردن اجزای دیجیتالی به جای اجزای دستی و غیردیجیتالی است. این مفهوم شاید شبیه همان مفهوم قدیمی «دیجیتالی شدن» و «اتوماسیون» به نظر برسد که ده‌ها سال است در اولویت‌های بالای چک‌لیست مدیران برای بهینه‌سازی فرایندها در صنایع مختلف قرار دارد. ولی «تحول» چیزی است فراتر از دیجیتالی شدن و در دل آن نوآوری و خلاقیت پنهان است که مدل کسب‌وکار را دگرگون می‌کند. «بازآفرینی محصول» کتابی است که به این تحول می‌پردازد. راز موفقیت کسب‌وکارهای پیشرو و آینده‌نگر را نشان می‌دهد: «محصولات زنده»؛ محصولات هوشمندی که اجزای دیجیتال و فیزیکی آن در پیوندی اندام‌وار دارند و آنچه فروخته می‌شود «تجربه‌ی کاربر» و «نتیجه‌ای» است که استفاده از محصول یا خدمت به دنبال دارد؛ نه قابلیت‌های خود محصول. همه‌ی ما امروز یکی از این «محصولات زنده» را در جیب داریم و شاید به همین دلیل است که امروز بسیاری از طراحان خدمت و محصول در حوزه‌های گوناگون گوشی‌های هوشمند را دروازه‌ی ورود به این دنیای جدید کسب‌وکار می‌دانند. برنامه‌ریزی برای تحول، غالباً فراتر از ظرفیت ساختار و فرایند برنامه‌ریزی قوام‌یافته‌ی کسب‌وکارهای کلاسیک و سنتی است. دلیل اصلی آن ماهیت پرابهام و مسیر ناشناخته‌ی پیشِ روست که امکان پیش‌بینی و در نتیجه برنامه‌ریزی سنتی را از مدیران سلب می‌کند. مهم‌ترین موتور محرک سازمان‌های تحول‌گرا، پیش از داشتن هر پیش از هر چیز داشتن مدیرانی اهل اعتماد و تجربه و ریسک، و همچنین متعهد به دگرگونی و پس از آن به‌کارگیری ساختاری چابک (Agile) در برنامه‌ریزی و اجراست. چابک بودن را اغلب ـ به‌اشتباه ـ تند و سریع بودن می‌پندارند و انتظار دارند یک تیم چابک چندبرابر یک تیم سنتی محصول تولید کند، ولی حاشا که چنین نیست! و اتفاقاً شاید خروجی کمّی یک تیم چابک به‌مراتب کمتر و کندتر از تیم‌های سنتی باشد. سادگی و ساخت محصولاتی هرچه کمتر، یکی از اصول بیانیه‌ی چابک است. مهم‌ترین نقطه‌ی تمایز تمایز یک ساختار چابک، توان پاسخ سریع‌تر به تغییرات و برنامه‌ریزی دوباره بر اساس شرایط و بازخوردها و دریافت‌های جدید است. این چیزی است که در منطق مدیریت پروژه‌ی سنتی گاهی از آن بی‌برنامه‌گی و باری به هر جهت بودن برداشت می‌شود؛ البته مرز چابکی و بی‌برنامه‌گی مرزی ظریف است. یکی دیگر از گرایش‌های اصلی تحول، قرار گرفتن در بافت تکثرگرایی دنیای ابری است. «شرکت‌ها باید خود را در اکوسیستم اتحاد با شرکایی غرق کنند که امروز برای آن‌ها باورپذیر نیست.» این باز بودن و اتصال‌پذیری، پیش از هر چیز باید در دیدگاه مدیران کسب‌وکار جاری باشد و پس از آن مجهز بودن به ابزارهایی مدرن برای مدیریت یکپارچگی و اتصال‌پذیری ضرورتی اجتناب ناپذیر است. · هوشمند؛ · چابک؛ · یکپارچه. این سه محور اساسی تحول به سوی محصولی زنده و تجربه‌گراست. کسب‌وکاری که دیگر به دنبال حاشیه‌ی سود و کارمزد فروش محصول یا خدمت نیست، بلکه می‌خواهد شریک تحولی باشد که تجربه‌ی استفاده از محصول در زندگی مصرف‌کنندگان و مشتریانش ایجاد می‌کند خواه آن را «اقتصاد تجربه» (Experience Economy) بنامیم، خواه «اقتصاد نتیجه‌گرا» (Outcome Econom ). ما گمان داریم که پیشرفت فناوری و تحولی که پیامد آن است، سویه‌ی روشنی دارد که می‌تواند به بهره‌مند شدن بیشتر همگانی و شکوفایی فردی و اجتماعی بینجامد و توسعه و حکمرانی خوب، برآیند همین تلاش‌های همگانی ماست.

ارسال نظر

برای ارسال نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید.


نظرات کاربران

هیچ کاربری هنوز نظری ارسال نکرده است.

محصولات مرتبط

مشاهده وبلاگ‌ها مشاهده موارد بیشتر مشاهده موارد بیشتر