دربارهی کتاب چهار هزار هفته
میانگین طول عمر انسان بسیار کوتاه است. اگر ۸۰ سال عمر کنید، فقط حدود چهارهزار هفته زندگی خواهید کرد. نام این کتاب هم به همین دلیلی انتخاب شده است. فیلسوفان، از یونان باستان گرفته تا به امروز، کوتاهی عمر را مشکل اصلی زندگی انسان دانستهاند. آنها همیشه به دنبال راهی بودند که انسان از زندگیاش بیشتر استفاده کند.
به همین دلیل مدیریت زمان باید دغدغهٔ اصلی همهٔ انسانها باشد. اصلاً میتوان گفت کل زندگی مدیریت زمان است. با وجود این، رشتهٔ علمی نوین مدیریت زمان، مانند برادر امروزیتر خود «بهرهوری» بسیار کوتهفکرانه و ساده است و فقط بر نحوهٔ پیداکردن راهی برای انجامدادن هرچه بیشتر کارها و وظایف مختلف یا برنامهریزی منظم صبحگاهی بینقص یا پختن تمام شامهای طول هفته در یک قابلمهٔ بزرگ در آخر هفتهها تمرکز دارد. بیشک این چیزها تا حدی مهم است، اما چیزهای مهم دیگری هم هست. جهان مملو از شگفتی است. با وجود این، ظاهراً فقط پیشوایان استثناییِ مکتب بهرهوری این احتمال را در نظر گرفتهاند که هدف غایی جنبوجوشهای ما ممکن است فقط تجربهکردن شگفتیهای بیشتر و بیشتر باشد.
رابطهٔ ما با زمان محدودمان همیشه رابطهٔ پُردردسری بوده، اما اتفاقات اخیر این دردسرها را دوچندان کرده است. این کتاب سعی دارد راه متفاوتی برای مدیریت زمان متناسب با شرایط امروز جهان در اختیار خواننده قرار دهد.
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند از زندگی بیشتر لذت ببرند پیشنهاد میکنیم.
فهرست کتاب چهار هزار هفته
پیشگفتار: در نهایت، همه میمیریم
بخش اول: انتخاب را برگزینید
فصل اول: زندگیِ محدودیتپذیر
فصل دوم: تلهی کارایی
فصل سوم: مواجهه با کرانمندی
فصل چهارم: تعللگر بهتری شدن
فصل پنجم: ماجرای هندوانه
فصل ششم: مزاحم صمیمی
بخش دوم: ورای کنترل
فصل هفتم: واقعاً هرگز زمان نداریم
فصل هشتم: شما اینجایید
فصل نهم: بازپسگیری حق استراحت
فصل دهم: مارپیچ بیصبری
فصل یازدهم: ماندن در اتوبوس
فصل دوازدهم: تنهاییِ خانهبهدوش دیجیتال
فصل سیزدهم: روشِ درمانی بیاهمیتی کیهانی
فصل چهاردهم: بیماری انسانی
سخن پایانی: ورای امید
پیوست: ده ابزار برای پذیرش
کرانمندی