ویژگی برجستهی این اثر یعنی کتاب حاضر ـ نورولیدرشیپ؛ سهم مغز در رهبری کاروکسب ـ در آنجاست که تعریف فوقالعاده سادهای از نورولیدرشیپ عنوان میکند و آن هدایت مغز خود و دیگران است. با این تعریف، مؤلفان کتاب تأکید میورزند که این تنها مغز کارکنان نیست که باید مورد توجه قرار بگیرد بلکه، مغز رهبران نیز باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد؛ زیرا مغز هر دو گروه تحت تأثیر عوامل یکسانی هستند.
اما "رهبران کاروکسب" چگونه باید این کار را شروع کنند؟ با پاسخ به این پرسش، زیربنای تدوین کتاب «سهم مغز در رهبری کاروکسب» مشخص میشود. پیشنهاد مؤلفان این است که باید با بیولوژی مغز آشنا شوید. دربارهی کارکردهای نقاط خاص مغز بیشتر و بهتر بدانید؛ کوششی که مؤلفان این اثر، استادانه، به زیبایی و سادگی، آن هم به اجمال در این کتاب درخشان به ثمر نشاندهاند.
مؤلفان کتاب از بین نیازهای انسان، چهار نیاز اساسی انسان را برشمردند و عنوان میکنند که این چهار نیاز در قلب نوروساینس قرار دارد. این چهار نیاز عبارتند از:
1. نیاز به دلبستگی
2. نیاز به جهتگیری و کنترل
3. نیاز به عزت نفس و حفظ و توسعه
4. نیاز به لذت و اجتناب از رنج
هر کدام از این نیازها به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرند؛ زیرا هر کدام از آنها مدارهای متفاوتی را تحریک میکنند و نواحی متفاوتی از مغز را فعال میکنند.
نورولیدر کیست و چه وظایفی دارد؟
یافتههای حاصل از تحقیقات نورولیدرشیپ به رهبران امکان میدهد تا محیط کاری فراهم آورند که دوستدار مغز باشد و همسو با نیازهای اساسی کارکنان خود باشد. یکی از ملزومات این رویکرد سازمانی این است که عملکرد و رفتار خود رهبران، دوستدار مغز باشد.
در صفحهی 156 کتاب چنین میخوانیم:
یکی از نقشهای نورولیدر این است که فرایندهای فردی را از منظر مغز و نیز مغز تکتک افراد بشناسد.
رهبران همچنین باید کارکنان خود را بشناسند. ما میدانیم که مغز عضوی است که تحت تأثیر هیجانات میباشد.
بنابراین، نورولیدر تنها میتواند از طریق شناخت آرزوها و هیجانات کارکنان به قدرت کامل مغز آنها دست پیدا کند.
آیا علاقهمندید به یک نورولیدر تبدیل شوید؟ اگر پاسختان مثبت است، دو راه را انتخاب کنید:
الف ـ کتاب حاضر ـ "نورولیدرشیپ؛ سهم مغز در رهبری کاروکسب" را از آغاز تا پایان بخوانید
ب ـ وظایف اصلی در هفت گام آمده است. این هفت گام در صفحهی 252 فهرست شده و سپس تکتک این وظایف تشریح شده است.
و سخن پایانی آنکه، تبدیل شدن به نورولیدر به معنای تبدیل شدن به یک دانشمند علم نورو نیست بلکه، به معنای شناخت کارکردهای اساسی مغز و پیوند آن با تعاملات محیط کار میباشد.